حدیث جونحدیث جون، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره
هدیه جون،خواهرکوچولوهدیه جون،خواهرکوچولو، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

♥عزیــــزای دل عمه ♥

❀پایان7ماهگی وآغاز8 ماهگی❀

1392/8/11 10:01
نویسنده : ♥عمه جونش♥
584 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به خوشگل خانملبخند

الان که دارم برات می نویسم باورم نمیشه که هشت ماهه شدی ، خیلی خیلی زمان زود میگذره ،

کاش بتونم از تمام فرصت هام به طور صحیح استفاده کنم ، ده روز از ماه مهمانی خدا گذشت...

وارد دهه دوم رمضان شدیم ...  شما هم وارد هشت ماهگی شدی... ماشاالله

دعا میکنم همیشه سالم و سرحال باشی قشنگم.

امسال، سفره افطارمون در ماه مهمانی خـدا،  یه حس دیگه ای داشت، یه حس قشنگقلب

میدونی چرا؟ چون شما خوشگل خانم به جمع ما اضافه شده بودی و عطر حضور تو یه حال و هوای خوبی

برای ما به ارمغان آورده بود . و همین سبب شده،  ما همیشه سپاسگذار خدای بزرگ باشیم.

 

هفت ماهگی ات مبارک حدیث جونم

حدیث جونی

حدیث جونی

حدیث جونی

حدیث جونی

حدیث جونی

حدیث جونی

حدیث جونی تو بغل باباحسن، سرسفره افطار

حدیث جونی

سفره افطار

بعد ازافطــــار...

بازی و اینکه...من ذوق زده به ناخن های دست و پاهای خوشگلت لاک زدم...

حدیث جونی

حدیث جونی

و آخــــــــــــــــــــر شب... 

شما لالا بـــــــــودیخواب

حدیث جونی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

ღ مونا مامان امیرسام ღ
31 تیر 92 4:17
سلام دوست خوبم.ممکنه به این ادرس برید و به ((امیرسام خرمی)) امتیاز 5 رو بدید اگر قبلا به کس دیگه ای رای دادید بازهم میتونید رای بدید. تا 8 مرداد هم وقت دارید.ممنون از وقتی که میذارید گلم. خوشحال میشم اگر بعد از رای دادن خبرم کنی. soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=7
مائده(ني ني بوس)
31 تیر 92 14:30
قبول باشه خاله جون
مامان فائزه
31 تیر 92 16:23
ای جان
خوب به بچه چای و بیسکویت بدین دلش میخواد

عزیزم


حدیث مامان پرهام
1 مرداد 92 1:26
ای جانم قبول باشه حدیث خوشگلم دلم برات تنگ شده بود جیییییییییگر






ممنونم ، دل به دل راه داره عزیزم.

خاله ی آریسا
1 مرداد 92 11:46
7 ماهگیت مبارک حدیث کوچولو
ای جوووووونم لاکشو نگاه
وجود این فرشته ها واقعاً برکته



ممنونم خاله جونی هااااااا
واقعا وجود این فرشته ای پاک ، برکته عزیزم.


مامان کمیل و کیان
1 مرداد 92 13:25
وای لبخند نازشو ببین.مثل عروسکی پاهاتم خیلی خوشمله دست عمه جون درد نکنه هفت ماهگیت مبارک عزیزم




ممنونم... خوشمل شدم مامانی.

مامان حسین جون
1 مرداد 92 14:12
هفت ماهگیت مبارک عزییییییییزم معلومه با وجود همچین عسلی باید سفره افطارتون یه شور دیگه ای داشته باشهایشالله که حدیث جونم زنده وسلامت باشه





خیلی ممنونم مامانی ، واقعا وجود این فرشته، سفره افطار امسال مارو قشنگ تر کرد.
ان شاالله

مامان محمدطاها
2 مرداد 92 1:17
خوش به حال زن داداشتون که نی نی اش یه همچین عمه ای داره





مرسی عزیزم



مامان محمدطاها
2 مرداد 92 1:19
خصوصی پلیز







بله ، رسید دوست خوبم

منصوره مامان زهره
2 مرداد 92 10:41
7 ماهگیت مبارک گلم!








ممنونم خاله جونی

مامان کمیل و کیان
3 مرداد 92 16:41
مامان حسین جون
4 مرداد 92 0:08
قالب جدیدتون مبارکوقعا که دوست داشتنی ترین دختر دنیایی بخورمت عزیییییییییییزم بوووووووووووووس بووووووووووووس







ممنونم خاله جونی
منم بوس بوس بوس

مامان مینا
11 مرداد 92 8:16
هزار ماشالله به این دختر ناز
عمه جون راست میگی چه زود گذشت انگار همین دیروز بود اومدم اینجا و خبر بدنیا اومدن حدیث خوشکله رو دیدم. من وقتی میام اینجا ذوق میکنم بخاطر بزرگ شدن حدیث و شمام که با عکسای قشنگی که میذاری واقعا با سلیقه و با ذوقی.
به مامان حدیث سلام منو برسون بازم بهش بگو خوش بحالت با این خواهر شوهر با ذوقت





خیلی ممنونم مامانی ، شما از همون ابتدای دوستی خیلی به من ، حدیث جون و البته مامانی حدیث جون لطف کردین.
همیشه با نظراتون به من انرژی میدین.
حتما سلام شما رو میرسونم ، بازم بابت محبت تون خیلی خیلی ممنونم.

بابا وحید
12 مرداد 92 0:35
عزیزم مبارک باشه گلم
عکسات هم خیلی قشنگه خاله جووون






خیلی ممنونم.

مامان رهام
12 مرداد 92 14:22
قالب جدید و شروع 8 ماهگیت مبارک خاله جون
بوووووووووووووووووس







ممنونم مامانی ، اومدم پیشتون عزیزم

خاله کمیل و کیان
15 مرداد 92 2:47
چراپیش ما نمیایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ دلیل؟؟؟؟؟؟








اومدم پیشتون عزیزم ،
دلیل خیلی داره ، یه دلیل اش اینکه مریض بودم نتونستم آپ کنم